Skip navigation.
Home

حامدکرزی امروزدرموقف داکترنجیب الله قراردارد ‏ ‏

گهی دردامن پرچم گهی دردامن اسلام گهی درفکرشیطانی گهی کارتوباشدخام نمودی روزملت رابه سان سیاهی شام توای صیادخم گردعاقبت میشوی بدنام وقتی واقعیت ها را می نویسیم نباید، دوستان آزرده شوند، واز من فاصله گیرند، ودرست نیست، ‏که منافع شخصی در بین دوستان جدائی ایجاد کند، خصوصاً در قسمت من که منافع ملی را ‏بالاترازمنافع شخصی وآیدیولوژیکی اعم از کمونستی ، دینی ومذهبی می دانم، وحتا وقتیکه پای ‏منافع انسان وانسانیت به صورت عام مطرح باشد، منافع مملکت من هم پیش من ارزش ندارد . ‏من مخالف مقوله انگلیسی هستم " انگلیسها خاین به تمام جهان هستند، فقط صادق بخود ‏ودولت خود وملت خود ومملکت خود می باشند"قدسیت وحقوق انسان که در هر گوشه دنیا به ‏هر دین ، مذهب، آیدیا ، چه مسلمان است یا مسلمان نیست ، سیاه است یا سفید، زرد است ‏یاسرخ ، بکدام زبان حرف می زند، به کدام قوم ارتباط دارد،انسان وانسانیت بالاتر ازهر چیز ‏پیش من ارزش دارد .‏ ‏ به همین سان اضافه گویی ، اتهام زنی و خود سازی را مردود می دانم تا صد فیصد سر نوشته ‏خود ایمان نداشته باشم نتنها که نمی نویسم ، بلکه آنرا گناه می دانم، واگر مرتکب اشتباه می ‏شوم و دیگران نوشته مرا اشتباه ویا نادرست فکرمی کنند، بایدبگفته برادران ایرانی ما، "بدون ‏روی درواسی " یعنی روی بروی انگشت انتقاد خودرا سر نوشته های من بگذارند، تامن وامثال ‏من در تاریکی قرار نگیریم. واین هم عادت بد وناپسند است، که سر نویسنده انتقاد نکنیم به این ‏وآن دروغ بگوئیم ،وتیلفون بزنیم، که این دوست ویا دشمن روی این حرف وآن حرف پای مرا ‏درنوشته وگفتار خود کشیده است. در چنین مواقعی باید همان کسی که در تیلفون حرفهای ‏مزخرف دوست خودراکه دروغ راست آراسته شده است ومی شنود، باید به آن دوست بزدل خود ‏توصیه کند وبگوید ، که اگر فکر می کنی که نوشته مستقیم ویا کنایه آمیز در قسمت تو بوده، ‏جواب آن را بدهید ، وفکرمارا به حرفها ومنطق پوچ خودمنحرف نسازید، واگر شهامت از خود ‏نشان داده نمی توانید، ومیخواهید که من را تحریک کنید این یک عمل زشت است، که احساسات ‏پاک مرا بخاطر راحت ساختن خود خدشه دارسازید.‏ این نوشتۀ من چون در وقت اساس بروی سایت های انترنتی قدم رنجه می فر ماید، صدای پای ‏قلم من شاید دلخراش به اشخاص مغرض ونیرنگ بازویا دورگردن احزاب وتنظیم های مختلف ‏‏ که شامل سیاست های گنگ مملکت ما بوده اند،چه دوست وچه دشمن احساس ناراحتی ‏کنند.ولی من ضروری می دانم، که قضاوت گر وجدان خودرادر کرسی یک قضاوت سالم قرار ‏داده ،واقعیت های تاریخی وطن ومردم خودرابدون کم وکاست چه از کسی شنیده ام چه خودم ‏دیده ام وچه در جایی خوانده ام و تکرار آن را لازم می بینم ،بنویسم ویا بگویم، وگرنه پیش ملت ‏ووطن خودبه حکم تاریخ شرمنده ومسؤول قرار می گیرم، ومن از ترس شرمنده بودن بدون ‏اینکه منافع خود واین وآن را مدنظر گرفته باشم ،واقعیت ها را تا جای امکان زیب زبان وقلم ‏خودساخته ام، و آرامش وجدانی من بخاطر واقعیت گوئیها ارزش دارد، نه اینکه که چه کسی ‏خوش می شود و که ناراحت ،وکه مرا به نام مستعار دشنام می دهد، ویا انتقاد ناسالم وبی منطق ‏می کند.‏ حالا عنوانی که به این نوشته داده ام ،آنرازیر سنگ آسیاب قلم به گرد تبدیل می کنیم، تا نانی ‏شود، بر واقعیت های پوشیده. کرچه در این نوشته نام از تمام اشخاص برده نمی شود،در آینده ‏ازتمثیل گران سیاست بشکل مقایسوی نام برده خواهد شد.‏ ‏1 - داکتر نجیب رئیس خاد دستگاه جاسوسی ورئیس جمهوردست نشانده روس، قاتل شناخته ‏شدۀ ملت افغانستان ،شاگرد بی وفای ببرک کارمل ،مردلفاظ ،متعرض ،دست انداز،نیرنگ ‏باز،چشم سفید ، لجوج ، منفعت جوودنباله رو،قوم پرست ،وبخاطربدست آوردن قدرت سیاسی با ‏ماکیاوالیزم درجریان زندگی خوداز مملکت افغانستان و مردم افغانستان استفاده کرده است.‏ ‏2 - کرزی با وجودیکه از یک خانواده شناخته شده واز جمله اقوام شاه هان قبیلوی افغانستان ‏بوده، مرد گمنام با تحصلات عالی زخیرۀ دستگاه جاسوسی، پپت از انظار ملت افغانستان در ‏دامن دستگاه های جاسوسی قرارداشته. که آمدنش قبل از مجلس بن به صفت رئیس جمهور قابل ‏پیش بینی وقبول نبوده ولی شناختیکه ما وملت ما از دستگاه های جاسوسی واستعمار نو وکهن ‏داشتیم وداریم بعید از امکان هم نبوده این هم یک پپت مانند داکتر نجیب دارای عین خصلت ‏سیاسی بوده این مزدور به غرب وانگلیس وامریکا وآی اس آی روابط مزدوری وباداری دارد، ‏نجیب در عین نقش در خدمت دستگاه ودولت جاسوسی روس قرار داشته نقشی را که نجیب بر ‏استعمارگران روسی بازی می کرد حالا کرزی بر استعمارگران غربی وامریکایی بازی می کند ‏ستیژ وتمثیل ودایرکترفرق می کند نجیب به شرایط زمان خود نقش خود را بازی کرد وکرزی ‏حالا نقش خودرا به شرایط این زمان بازی می کند همان طوریکه خصلت نا بکاراستعماراست که ‏مردمان ضعیف النفس را به مزدوری وجاسوسی میگیرد وبعد اینکه نقش مزدوری وجاسوسی ‏آن خاتمه یافت اورا بد نام وتفاله میسازد،همان کاری که در قسمت داکتر نجیب الله شهید!!!!! ‏روسها ورفقای مزدوروخانوادۀ شان کردندعین عمل را استعمار گران غرب (امریکا، انگلیس،) ‏آی اس آی ،دوستان، رفقا ی نزدیگ آن مانند آقای جلالی، احمد غنی احمد زی،خلیل زاد، احدی ‏رهبر افغان ملت داماد پیرگیلانی، سردمداران شورای نظارتوسط ضیاء مسعود، مجاهدین ، شاه ‏پرستان قبیلوی،همکاران وخانواده کرزی وغیره دار ودسته در حق کرزی روا می دارند تااینکه ‏روزی به سر نوشت نجیب الله دچارشود .‏ همسنگران داکتر نجیب درحزب دموکراتیک خلق مثل کشمند، داکتر حسن شرق ،شاه محمد ‏دوست، مزدک، کاویانی ، وکیل وزیر مالیه ، جنرال دلاور، جنرال عظیمی ،همربانان واقوام خود ‏نجیب، صدیق برادرش ،(صدیق برادر نجیب با وجودیکه قربانی یک تبادله سیاسی با مجاهدین ‏فرصت طلب بود راه برگشت پیدا نکرد ونجیب موفق نشد که اورا برگرداند. صدیق که در سیاست ‏مردخام بازبود به همکاری مجاهدین ودستگاه جاسوسی به خاطر بدنامی بیشتر داکتر نجیب به ‏خارج انتقال داده شد که در ذات خودضربه سیاسی وتاریخی سختی به شکل نشان داغی در ‏سینه نجیب شده بود که در نزد حریفانش به زخم شادی تبدیل شده بود.) دوستم تربیه یافته دست ‏نجیب که عاقبت مار آستین او شد(داکتر نجیب وقتیکه فرار می کرد به دستورنبی عظیمی پسر ‏برگد عظیمو جاسوس امیر حبیب الله خان برادر جنرال شکور عظیمی، کودتاچی هردوره ورژیم، ‏ازراه میدان هوایی توسط دوستم ودارودسته دوستم که نمک پرورده دست خود داکتر نجیب ‏بودند بر گشتانده شد داکتر نجیب از ترس توطئه رقیبان خودبه دفتر ملل متحد پنا ه برد.) جنرال ‏های ملیشه که از پول آن به "خسک های خون خوار" تبدیل شده بودند، دستگاه جاسوسی ‏خودش که مزدور وتربیه یافته وادامه دستگاه جا سوسی داوود که در ساختن حزب دموکراتیک ‏خلق نقش داشت، وشاگرد با وفای دستگاه جاسوسی روس بود، بی وفایی کمیته مرکزی روس ‏ودولت روس درحال شگست ،غفلت ومزدوری ملل متحدبه امپریالست ها، سازش های ‏مرموزاوبا مجاهدین خود فروخته ،وقوم خودش که طالب بود سبب شکست وکشته شدن او ‏گردید. این بحث گرچه طو لانی وزمانی مرموزبودو حالا بعد از مرگ نجیب افشاه شده نمی ‏خواهم که سبب خسته شدن خوانندگان این مقاله شوم نیم کاسه های زیر کاسه را بعداً افشاء ‏خواهم کرد خصوصاً نقش خانواده داکترنجیب در شکست سیاسی او و خیانت ناموسی این ‏خانواده در حق خانواده میر اگبرخیبرکه داستانی است خیلی درد ناک.‏ طالب والقاعده که تحت فشار انگلیس وامریکا توسط ای اس ای در زمان حکومت ‏بوتوبوجودآمده بود. کرزی مثل ملا عمر در یک تبانی با اجنبی و سران مجاهد وشورای نظاربه ‏موافقه آی اس ای ودولت پاکستان بخاطر گوشتابی طالب بقسم شاه شجاع امریکایی روی کارامد ‏بگفته مردم کابل" کله پز بر خیست بجایش سگ نشست" . کرزی که حیثیت مُلی را پیش ‏استعمار گران داشت از زیر پلو ملی ای رابنام کرزی اجنبی بیرون کشید وزیب دسترخوان ‏سیاست خود ساختند .کرزی که از نگاه خصلت قبیلوی، مکارگی وسازش بدیل ملامحمد عمرامیر ‏دولت طالبی بود ، همان طوریکه یخن داکترنجیب را خانواده ، رفیق دستگاه جاسوسی خارجی ‏وداخلی وهمکاران نزدیک داکترنجیب گرفته بوداورا از یک طرف بی کفایت می خواندند واز ‏طرف دیگر اورامجبور می کردند که از مجاهد دعوت کند. کرزی را هم مجبور می کنند که ‏دردامن مجاهدین خود فروخته وطالب بدنام قرار گیرد. کرزی که ضعیف النفس وبی اراده ‏ومزدور مانند خس سر آب سیاست شده چشم بر سراب فاشیستان مذهبی وقبیلوی مثل داکتر ‏نجیب دوخته است .کرزی ونجیب کیک یک پوستین استعمار نو وکهنه بوده. ملت ما غیر وحدت ‏وهم بستگی راه دیگری ندارند. وسیاست مداران وروشنفکران وطن پرست بدون همکاری ملت ‏نمی توانند، که پوسین های کیک داررا آتش بزنند، وملت را نجات بدهند ،وسد راه ملیت پرستان ‏وزبان پرستان گردند. این آتش ملیت پرستی ،زبان پرستی وقوم پرستی که تازه توسط دشمنان ‏داخلی واستعمار گران با یک مهارت خاص بخاطر بقای خودفاشیستان وملیت پرستان و زبان ‏پرستان قومی وباداران استعمارگرشان بین ملت خوش باور ما در خارج وداخل بخاطر مزدوری ‏وبدست آوردن پول شعله ورگردیده . این خاینین وطن فروش ومزدورمنتطرباد شعله ‏سازویرانگری هستند که آن تجزیه افغانستان معاصرباشد. این تجزیه بنفع هیچ طرف قضیه ‏نیست، وهیچ ملیت افغانستان برنده این بازی خطرناک شده نمی تواند.از این بازی دشمنان ‏تاریخی افغانستان که بعد از تجزیه هند وروی کار آمدن حکومت سوسیالستی روس که تجزیه ‏افغانستان در نظروپلان دستگاه های جاسوسی انگیس وروس بود استعمار گران شرق وغرب ‏در رقابت سالها است که پنجه نرم دارند تا مملکت مارا به نفع خود به تجزیه بکشانند، جز ‏همسایگان افغانستان وقدرت های استعماری نه ملت ما سود برده می تواند ونه خاینین داخلی که ‏آله دست اجنبی قرارگرفته اند،مطمئن باشندکه از تجزیه افغانستان سود برده نمی توانند. همین ‏طوریکه روس توسط کورباچف ومتحدین غربی آن تجزیه شد، ملت روس مانند مگس به سر ‏خود می زنند. اگر مملکت ما بگفته مردم عوام" هفت کوه سیاه در بین "روزی خدا ناخواسته ‏تجزیه شود. به سرنوشت ملت روس سر دچارگردد. آن وقت "خود کرده را نه درد است نه ‏درمان " همان طوریکه آخرین روزحکومت داکترنجیب به اثر شیطانت های شیاطین داخلی ‏وخارجی خطرناک واساس شده بود. امروزهمان نقشه بشکل دیگری سر دست است .که در ‏نوشته های بعدی پرده از روی این شیطنت ها اگر زنده بودم می بردارم . ‏